Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . جریان مخالف (در رود و دریا)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
cross-current
/ˈkrɔːs kɜːrənt/
قابل شمارش
1
جریان مخالف (در رود و دریا)
تصاویر
کلمات نزدیک
cross-cultural
cross-country skiing
cross-country running
cross-country
cross-breed
cross-examination
cross-examine
cross-eyed
cross-fertilization
cross-hatch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان