Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . (هنگام) روز
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
daytime
/ˈdeɪ.taɪm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
(هنگام) روز
روزانه
1.I sleep during the daytime and study at night.
1. من هنگام روز میخوابم و شب درس میخوانم.
a regular daytime job
یک شغل روزانه معمولی
تصاویر
کلمات نزدیک
daylight saving time
daylight robbery
daylight
daydreaming
daydreamer
daze
dazed
dazzle
dazzling
dble
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان