[اسم]

dealing

/ˈdiːlɪŋ/
قابل شمارش

1 معامله خرید و فروش

معادل ها در دیکشنری فارسی: خرید و فروش
  • 1.Have you had any previous dealings with this company?
    1. آیا قبلا با این شرکت خرید و فروش انجام داده ای؟
  • 2.I knew nothing of his business dealings.
    2. من هیچ چیز از معاملات تجاری سر در نمی آورم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان