[قید]

dearly

/ˈdɪrli/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more dearly] [حالت عالی: most dearly]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بسیار زیاد خیلی

  • 1.I would dearly like to know what he was thinking.
    1. من خیلی دوست داشتم بدانم او داشت به چی فکر می‌کرد.
  • 2.She loves him dearly.
    2. او خیلی دوستش دارد.

2 گزاف هزینه‌زا، گران

  • 1.She paid dearly for her mistake.
    1. او به‌خاطر اشتباهش بهای گزافی پرداخت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان