[اسم]

dearth

/dɜrθ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کمبود قحطی

معادل ها در دیکشنری فارسی: نقصان قحط کمبود
مترادف و متضاد famine scarcity abundance
  • 1.there is a dearth of evidence.
    1. کمبود مدرک وجود دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان