[اسم]

dedication

/ˌdɛdəˈkeɪʃən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تعهد ازخودگذشتگی

مترادف و متضاد commitment
  • 1.I admire her dedication to her career.
    1. من تعهد او به حرفه‌اش [کارش] را تحسین می‌کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان