[اسم]

deliverance

/dɪˈlɪvərəns/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 رهایی نجات، رستگاری

معادل ها در دیکشنری فارسی: خلاصی رهایی وارستگی نجات
formal
مترادف و متضاد salvation
  • 1.We pray for deliverance from our sins.
    1. ما برای رهایی از گناهانمان دعا کردیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان