[فعل]

to desecrate

/dɛzəˈkreɪt/
فعل گذرا
[گذشته: desecrated] [گذشته: desecrated] [گذشته کامل: desecrated]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بی حرمتی کردن (به چیز یا جای مقدسی) بی احترامی کردن، تجاوز کردن

مترادف و متضاد defile dishonor profane sanctify
  • 1.invaders desecrated the temple.
    1. مهاجمان به معبد بی احترامی کردند.
  • 2.more than 300 graves were desecrated.
    2. به بیش از 300 قبر بی حرمتی شده بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان