Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . توصیف
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
description
/dəˈskrɪp.ʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
توصیف
شرح
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تشریح
توصیف
وصف
شرح
مترادف و متضاد
account
explanation
illustration
1.the novelist’s powers of description
1. قدرت توصیف رماننویس
description of somebody/something
توصیف کسی/چیزی
She has given the police a very detailed description of the robber.
او توصیف بسیار دقیقی از دزد به پلیس ارائه داده است.
to give a detailed/full description of something
توصیف دقیق/کامل از چیزی دادن
تصاویر
کلمات نزدیک
describe
descent
descending
descendant
descend
descriptive
descriptor
descry
desecrate
desecration
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان