[صفت]

discordant

/dɪˈskɔrdənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more discordant] [حالت عالی: most discordant]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نا موزون فالش، گوشخراش، ناهماهنگ

معادل ها در دیکشنری فارسی: ناهمساز ناهماهنگ
مترادف و متضاد inharmonious
  • 1.the singers continued their discordant chanting.
    1. خوانندگان، آواز خواندن نا موزون خود را ادامه دادند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان