[اسم]

discount

/ˈdɪs.kɑʊnt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تخفیف

معادل ها در دیکشنری فارسی: تخفیف
مترادف و متضاد deduction lower price price cut
  • 1.They offer a 10 percent discount on train travel for students.
    1. آنها برای سفر با قطار تخفیفی 10 درصدی برای دانش آموزان قرار دارند.
  • 2.They usually give you a discount if you buy multiple copies.
    2. آنها معمولا اگر کپی‌های چندگانه خریداری کنید به شما تخفیف می‌دهند.
[فعل]

to discount

/ˈdɪs.kɑʊnt/
فعل گذرا
[گذشته: discounted] [گذشته: discounted] [گذشته کامل: discounted]

2 تخفیف دادن

معادل ها در دیکشنری فارسی: تخفیف دادن
مترادف و متضاد reduce
  • 1.Most of our stock has been discounted by up to 40%.
    1. بیشتر اجناس ما تا 40% تخفیف خورده‌اند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان