Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . به طور جداگانه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
discretely
/dɪˈskritli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
به طور جداگانه
به طور مجزا
مترادف و متضاد
distinctly
separately
1.In order to understand how the engine worked, each component needed to be studied discretely.
1. برای فهمیدن نحوه کار کردن آن موتور، هر جزء باید به طور جداگانه بررسی می‌شد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
discreetly
discredit
discovery
discoverer
discover
discriminate
discuss
discussion
disease
diseased
کلمات نزدیک
discrete mathematics
discrete
discrepant
discrepancy
discreetly
discretion
discretionary
discriminate
discriminating
discrimination
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
