Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تبعیض قائل شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to discriminate
/dɪˈskrɪməˌneɪt/
فعل ناگذر
[گذشته: discriminated]
[گذشته: discriminated]
[گذشته کامل: discriminated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تبعیض قائل شدن
فرق گذاشتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تبعیض قایل شدن
فرق گذاشتن
1.This company discriminates against women, it pays them less than men for doing the same work.
1. این شرکت، علیه زنان تبعیض قائل میشود، این (شرکت) برای انجام کار مشابه [شغل یکسان] به زنان کمتر از مردان حقوق میدهد.
تصاویر
کلمات نزدیک
discretionary
discretion
discretely
discrete mathematics
discrete
discriminating
discrimination
discriminatory
discursive
discus
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان