Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . رازداری
2 . اختیار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
discretion
/dɪˈskrɛʃən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رازداری
احتیاط، پرواگری
مترادف و متضاد
circumspection
subtlety
indiscretion
1.She knew she could rely on his discretion.
1. او میدانست که میتواند به رازداری او اعتماد کند.
2
اختیار
صلاحدید، آزادی عمل
مترادف و متضاد
choice
1.You decide what is best. Use your discretion.
1. شما تصمیم بگیرید کدام بهتر [به صلاح] است. از اختیار خود استفاده کنید.
تصاویر
کلمات نزدیک
discretely
discrete mathematics
discrete
discrepant
discrepancy
discretionary
discriminate
discriminating
discrimination
discriminatory
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان