Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دشکی
2 . زن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
distaff
/dɪstˈæf/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دشکی
فَرموک
توضیحاتی در مورد واژه distaff
واژه distaff چوبی است که گلوله پشم نریسته را روی آن نگاه میدارند تا سپس بتوانند آن پشم را برای ریسیدن به دور دوک بپیچند.
2
زن
کار زنانه
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
dissymmetry
dissyllable
dissuasive
dissuasion
dissuade
distal
distal muscular dystrophy
distally
distance
distance education
کلمات نزدیک
dissuasion
dissuade
dissonance
dissolve
dissolution
distal
distance
distance learning
distancing effect
distant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان