[اسم]

doorway

/ˈdɔrˌweɪ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ورودی درگاه

معادل ها در دیکشنری فارسی: آستان درگاه
  • 1.Mike was waiting in the doorway when they arrived.
    1. "مایک" در ورودی منتظر بود، وقتی که آنها رسیدند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان