Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کند کار کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
drag ass
/dɹˈæɡ ˈæs/
1
کند کار کردن
کند انجام دادن
culturally sensitive
disapproving
drag one's ass on something
چیزی را کند انجام دادن
Stop dragging your ass on that assignment, I need it finished by 3 o'clock.
دست از کند انجام دادن آن کار [تکلیف] بردار، باید تا ساعت 3 تمام شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
couldn't hit a bull in the ass with a bass fiddle
lighten up
bring ass to an anchor
lift off
big-ass
eat ass out
flat on ass
gripe ass
half-ass
live up to
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان