[اسم]

drudgery

/ˈdrʌdʒəri/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کار پر زحمت زحمت مفت ، عمل بی اجر

معادل ها در دیکشنری فارسی: بیگاری خرحمالی
مترادف و متضاد hard work
  • 1.domestic drudgery
    1. کارهای پرزحمت خانه
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان