Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کار پر زحمت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
drudgery
/ˈdrʌdʒəri/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کار پر زحمت
زحمت مفت ، عمل بی اجر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بیگاری
خرحمالی
مترادف و متضاد
hard work
1.domestic drudgery
1. کارهای پرزحمت خانه
تصاویر
کلمات نزدیک
drudge
drubbing
drowsy
drowsiness
drowsily
drug
drug addict
drug dealer
drug trafficking
drugstore
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان