[فعل]

to duplicate

/ˈdupləkət/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: duplicated] [گذشته: duplicated] [گذشته کامل: duplicated]

1 کپی کردن تکرار کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: پلی‌کپی کردن تکثیر کردن کپی کردن
مترادف و متضاد copy photocopy replicate
  • 1.Elliott tried to deceive Mrs. Held by making a duplicate of my paper.
    1. "الیوت" سعی کرد با کپی کردن از روی کاغذ من خانم "هلد" را فریب دهد.
  • 2.We duplicated the document so that everyone had a copy to study.
    2. ما از روی سند کپی کردیم تا همه یک نسخه برای مطالعه داشته باشند.
[اسم]

duplicate

/ˈdupləkət/
قابل شمارش

2 المثنی نسخه دوم

معادل ها در دیکشنری فارسی: المثنی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان