1 هشتاد عدد 80

معادل ها در دیکشنری فارسی: هشتاد
  • 1.Seventy, eighty, ninety.
    1. هفتاد، هشتاد، نود.
  • 2.They've invited eighty (guests) to the wedding.
    2. آنها هشتاد نفر (مهمان) را برای عروسی دعوت کرده‌اند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان