[فعل]

to emote

/əˈmoʊt/
فعل ناگذر
[گذشته: emoted] [گذشته: emoted] [گذشته کامل: emoted]

1 اظهار احساسات کردن (تئاتر) هیجان نشان دادن

  • 1.the actors would emote for the camera.
    1. بازیگران برای دوربین (در مقابل دوربین) اظهار احساسات می کنند.
  • 2.The director told the actor he had to emote.
    2. کارگردان به آن بازیگر گفت که او باید اظهار احساسات کند (از خود هیجان نشان دهد).
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان