Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . احساسی
2 . پرشور
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
emotional
/ɪˈmoʊʃənəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more emotional]
[حالت عالی: most emotional]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
احساسی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
احساساتی
بااحساس
هیجانی
عاطفی
1.My doctor said the problem was more emotional than physical.
1. پزشکم گفت که مشکل بیشتر احساسی است تا جسمی.
a child's emotional development
رشد احساسی یک کودک
2
پرشور
پراحساس، احساساتی
an emotional speech
یک سخنرانی پرشور
تصاویر
کلمات نزدیک
emotion
emoticon
emote
emollient
emmanuel
emotional intelligence
emotional wreck
emotionally
emotionless
emotive
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان