[اسم]

entryphone

/ˈentrifoʊn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آیفون دربازکن

  • 1.Police say they believe the intruders rang the entryphone at the main door and one of the residents let them in.
    1. پلیس می‌گوید آنها معتقدند یکی از دزدها زنگ آیفون را زده است و یکی از ساکنین او را راه داده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان