Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . همسر سابق
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
ex
/eks/
قابل شمارش
1
همسر سابق
دوستپسر یا دوستدختر سابق
1.The children are spending the weekend with my ex and his new wife.
1. بچهها آخر هفته را با همسر سابقم و زن جدیدش میگذرانند.
تصاویر
کلمات نزدیک
ewe
evolve
evolutionary
evolution
evoke
ex officio
ex-boyfriend
ex-directory
ex-girlfriend
ex-husband
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان