Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . شوهر سابق
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
ex-husband
/ɛks-ˈhʌzbənd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شوهر سابق
1.My ex-husband died 3 years ago.
1. شوهر سابقم، 3 سال پیش فوت کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
ex-girlfriend
ex-directory
ex-boyfriend
ex officio
ex
ex-service
ex-wife
exacerbate
exacerbation
exact
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان