Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . همسر سابق
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
ex-wife
/ɛks-waɪf/
قابل شمارش
[جمع: ex-wives]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
همسر سابق
1.My ex-wife cheated on me with another man.
1. همسر سابقم با مردی دیگر به من خیانت کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
ex-service
ex-husband
ex-girlfriend
ex-directory
ex-boyfriend
exacerbate
exacerbation
exact
exacting
exactly
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان