Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دوست دختر سابق
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
ex-girlfriend
/ɛks-ˈgɜrlˌfrɛnd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دوست دختر سابق
1.I miss my ex-girlfriend.
1. دلم برای دوست دختر سابقم تنگ شده است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
ex-gambler
ex-directory
ex-boyfriend
ex vivo
ex tempore
ex-husband
ex-serviceman
ex-spouse
ex-wife
exabit
کلمات نزدیک
ex-directory
ex-boyfriend
ex officio
ex
ewe
ex-husband
ex-service
ex-wife
exacerbate
exacerbation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان