[قید]

expressly

/ɪkˈspresli/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more expressly] [حالت عالی: most expressly]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مخصوصاً ویژه، مشخصاً

مترادف و متضاد especially
  • 1.The rule was introduced expressly for this purpose.
    1. (این) قانون مخصوصاً برای این هدف مطرح شده بود.

2 به‌طور واضح آشکارا، به‌طور قطعی

مترادف و متضاد clearly definitely
  • 1.She was expressly forbidden to touch my papers.
    1. او به‌طور واضح از دست زدن به برگه‌های من منع شده بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان