[اسم]

expulsion

/ɪkˈspʌlʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اخراج

معادل ها در دیکشنری فارسی: اخراج
  • 1.There have been three expulsions from school this year.
    1. امسال سه اخراج در مدرسه داشتیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان