[صفت]

fast-paced

/fæst-peɪst/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more fast-paced] [حالت عالی: most fast-paced]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پر شتاب با روند سریع

مترادف و متضاد slow-paced
  • 1.Some older people struggle with the fast-paced evolution of technology.
    1. برخی از افراد مسن با پیشرفت پر شتاب تکنولوژی مشکل دارند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان