[اسم]

fastener

/ˈfæsənər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 چفت دکمه، بند، زیپ

معادل ها در دیکشنری فارسی: بست
  • 1.The fastener on my skirt just broke.
    1. دکمه [چفت] دامنم همین الان شکست.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان