[اسم]

fax machine

/fæks məˈʃin/
قابل شمارش

1 دستگاه فکس ماشین نمابر

معادل ها در دیکشنری فارسی: دورنگار نمابر دستگاه فکس
مترادف و متضاد facsimile
  • 1.the equipment consists of a fax machine, and a photocopier.
    1. تجهیزات عبارتند از یک ماشین فکس و یک دستگاه فتوکپی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان