Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . قطعی کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to finalize
/ˈfaɪnəlaɪz/
فعل گذرا
[گذشته: finalized]
[گذشته: finalized]
[گذشته کامل: finalized]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
قطعی کردن
نهایی کردن، تکمیل کردن
1.They met to finalize the terms of the treaty.
1. آنها برای قطعی کردن شرایط قرارداد ملاقات کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
finalist
finale
final score
final result
final draft
finally
finals
finance
financial
financial analysis
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان