[اسم]

finery

/ˈfaɪnəri/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 زیورآلات زر و زیور

  • 1.The mayor was dressed in all his finery.
    1. شهردار تمام زیورآلاتش را پوشیده بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان