[اسم]

firm

/fɜːrm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شرکت موسسه

معادل ها در دیکشنری فارسی: شرکت
مترادف و متضاد company
  • 1.a firm of accountants
    1. یک شرکت حسابداری
  • 2.an engineering firm
    2. یک شرکت مهندسی
[صفت]

firm

/fɜːrm/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: firmer] [حالت عالی: firmest]

2 جدی سرسخت

معادل ها در دیکشنری فارسی: جزم راسخ واثق
مترادف و متضاد soft
a firm believer in something
هوادار جدی چیزی [معتقد به چیزی]
  • I'm a firm believer in equal rights.
    من هوادار جدی حقوق برابر هستم.

3 سفت

معادل ها در دیکشنری فارسی: استوار سفت صلب محکم قایم قرص
مترادف و متضاد soft
a firm bed/mattress ...
یک تختخواب/تشک و... سفت
  • A firm mattress is better for your back.
    یک تشک سفت برای کمرت بهتر است.

4 قطعی مشخص

a firm agreement/date/decision/offer/promise ...
توافق/تاریخ/تصمیم/پیشنهاد/قول و... قطعی [مشخص]
  • We don't have any firm plans for the weekend yet.
    هنوز برای آخر هفته هیچ برنامه مشخصی نداریم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان