Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دست اول
2 . مستقیم
3 . بهصورت مستقیم
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
firsthand
/ˌfɜːrst ˈhænd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دست اول
1.If you want firsthand knowledge, ask someone who saw it.
1. اگر اطلاعات دست اول میخواهید از کسی که آن را دیده سوال کنید.
2
مستقیم
شخصی (تجربه)
firsthand experience
تجربه شخصی
[قید]
firsthand
/ˌfɜːrst ˈhænd/
غیرقابل مقایسه
3
بهصورت مستقیم
شخصاً (تجربه)
to experience poverty firsthand
شخصاً فقر را تجربه کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
first-time offender
first-rate
first-person shooter game
first-hand account
first-degree murder
firstly
firth
fiscal
fiscal year
fish
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان