[اسم]

fondness

/ˈfɑːndnəs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 علاقه

a fondness for somebody/something
علاقه به کسی/چیزی
  • 1. a fondness for animals
    1. علاقه به حیوانات
  • 2. It was her father’s fondness for drink that brought about the break-up of her parents’ marriage
    2. علاقه پدرش به نوشیدنی بود که ازدواج پدر و مادرش را از بین برد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان