[اسم]

footstep

/ˈfʊtˌstɛp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 صدای پا قدم، گام، جای پا

معادل ها در دیکشنری فارسی: صدای پا
  • 1.I heard footsteps, and then a knock on the door.
    1. صدای پا و سپس (صدای) ضربه ای به درب [تق تق درب] را شنیدم [اول صدای پا شنیدم و سپس صدای تق تق درب].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان