[اسم]

forehead

/ˈfɑr.əd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پیشانی

معادل ها در دیکشنری فارسی: پیشانی جبین ناصیه
مترادف و متضاد brow temple
  • 1.She's got a high forehead.
    1. او پیشانی بلندی دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان