Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تصویر اول کتاب
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
frontispiece
/ˈfrʌntɪspiːs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تصویر اول کتاب
صفحه ی عنوان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سرلوحه
تصاویر
کلمات نزدیک
frontiersman
frontier
frontal
frontage
front-wheel drive
frontman
frost
frostbite
frostbite is common here in the winter.
frostbitten
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان