[اسم]

generosity

/ˌdʒen.əˈrɑs.ət̬.i/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
  • 1.He treated them with generosity and thoughtfulness.
    1. او با سخاوت و ملاحظه با آنها رفتار کرد.
  • 2.Her friends take advantage of her generosity.
    2. دوستانش از سخاوت او سوء استفاده می‌کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان