[اسم]

generator

/ˈdʒenəreɪtər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ژنراتور مولد

معادل ها در دیکشنری فارسی: ژنراتور مولد
  • 1.a wind generator
    1. یک ژنراتور بادی
  • 2.The factory's emergency generators were used during the power cut.
    2. ژنراتورهای اضطراری کارخانه در مواقع قطعی برق مورد استفاده قرار گرفت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان