[صفت]

generic

/dʒənˈɛɹɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more generic] [حالت عالی: most generic]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 عمومی کلی، عام

  • 1.‘Vine fruit’ is the generic term for currants and raisins.
    1. "میوه مو" واژه‌ای کلی برای (اشاره به) انگور فرنگی و کشمکش است.

2 بدون نام تجاری خاص (محصول، به‌خصوص دارو)

معادل ها در دیکشنری فارسی: ژنریک
مترادف و متضاد no-name
  • 1.The doctor offered me a choice of a branded or a generic drug.
    1. دکتر به من انتخاب بین داروی با نام تجاری و بدون نام تجاری را پیشنهاد کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان