[فعل]

to gerrymander

/ˈʤɛriˌmændər/
فعل گذرا
[گذشته: gerrymandered] [گذشته: gerrymandered] [گذشته کامل: gerrymandered]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دستکاری کردن (انتخابات) حوزه‌های انتخاباتی را به طور ناعادلانه تعیین کردن

  • 1.an attempt to gerrymander the election result
    1. تلاشی برای دستکاری کردن نتیجه انتخابات
توضیحاتی در رابطه با فعل gerrymander
این فعل اشاره دارد به تعیین غیر منصفانه ی حوزه های انتخاباتی به طوری که حزب، دسته یا نژاد خاصی دارای اکثریت گردد و در واقع به معنای دستکاری کردن نتایج انتخابات است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان