Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بز
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
goat
/ɡoʊt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بز
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بز
1.a mountain goat
1. بز کوهی
2.goat’s cheese
2. پنیر بز
تصاویر
کلمات نزدیک
goaltender
goalpost
goalless
goalkeeper
goalie
goat's thorn
goatee
gobble
gobbledegook
goblet
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان