[اسم]

grasshopper

/ˈɡræshɑːpər/
قابل شمارش

1 ملخ

معادل ها در دیکشنری فارسی: ملخ
  • 1.Grasshopper makes a sound with its legs.
    1. ملخ با پاهایش صدا تولید می کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان