[اسم]

groceries

/ˈgroʊ.sə.riːz/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مواد غذایی خواربار

معادل ها در دیکشنری فارسی: خواربار
  • 1.We usually shop for groceries on Saturday.
    1. ما معمولا روز شنبه مواد غذایی خریداری می‌کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان