[اسم]

hamburger

/ˈhæmbərgər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 همبرگر

معادل ها در دیکشنری فارسی: همبرگر
مترادف و متضاد burger
  • 1.Hamburger is my favorite sandwich.
    1. همبرگر ساندویچ مورد علاقه من است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان