[فعل]

to hammer out

/ˈhæmɚr ˈaʊt/
فعل گذرا
[گذشته: hammered out] [گذشته: hammered out] [گذشته کامل: hammered out]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به توافق رسیدن

  • 1.Producers tried to hammer out a deal.
    1. تهیه‌کنندگان سعی کردند برای (انعقاد) قرارداد به توافق برسند.

2 بلند و بد ساز نواختن (مخصوصاً پیانو)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان