[اسم]

handcuffs

/ˈhændˌkʌfs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دستبند (پلیس)

معادل ها در دیکشنری فارسی: دستبند
  • 1.Please take the handcuffs off my hand.
    1. لطفاً این دستبند را از دست من باز کن.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان